این تصور با مشاهدات رفتاری مواد متفاوت است. به عنوان مثال در ساختار گرافیت ما انتظار داریم که استحکام در راستاهای مختلف متفاوت باشد زیرا ساختار اولیه در جهت صفحات لانه زنبوری دارای استحکام بالا و در جهت عمود بر صفحات دارای استحکام کمی است. بنابراین گرافیت فقط در برخی جهات خاص میبایست “قابلیت حرکت لایهها بر روی یکدیگر” را داشته باشد. میدانیم که از گرافیت به عنوان ماده اصلی مغز مداد استفاده میشود و اثری که از مداد بر روی کاغذ باقی میماند در حقیقت لایههای نازک گرافیت است که با مالش نوک مداد بر روی کاغذ، از سطح آن کنده شده و بر روی کاغذ میچسبد و همانطور که پیشتر اشاره شد لایههای گرافیت به دلیل پیوند ضعیف ثانویه امکان لغزش و حتی جدا شدن از یکدیگر را دارند. حالا سئوال اینجاست که اگر توده گرافیت گسترش همان ساختار اولیه گرافیت باشد، باید مداد تنها در یک جهت خاص قابلیت نوشتن داشته باشد زیرا ساختار گرافیت تنها لغزیدن لایهها بر روی هم و کنده شدن آنها از توده و چسبیدنشان به سطح کاغذ را در جهت خاصی میسر میسازد و در غیر از آن جهات خاص به دلیل وجود پیوندهای قوی درون لایهها، امکان کنده شدن وجود نخواهد داشت. این تعبیر به آن معناست که مداد تنها در برخی جهات خاص مینویسد و در دیگر جهات مداد نخواهد نوشت و این تصور با تجربه هر روزه ما از بکارگیری مداد متفاوت و متناقض است زیرا به تجربه دریافتهایم که مداد در تمامی جهات مینویسد. ما مداد را در هر زاویه و هر جهتی نسبت به کاغذ حرکت دهیم مداد خواهد نوشت. پس دلیل این تناقض چیست؟ آیا ساختار گرافیت آنگونه که گمان میکنیم نیست؟ و یا اینکه توده گرافیت چیزی غیر از گسترش یکنواخت و هماهنگ ساختار گرافیت است؟
شکل ۱- طرحی ساده از ریزساختار ایدهآل گرافیت
برای درک درست از رفتار تودهای مواد لازم است که با ریزساختار آنها آشنا بشویم. با بررسی میکروسکوپی گرافیت درمییابیم که توده گرافیت یکپارچه نیست بلکه این توده متشکل از دانههای بسیاری است که هر یک به صورت مستقل و جدا از یکدیگر در درون خود دارای ساختار گرافیت هستند. به عبارت دیگر توده گرافیت را میتوان اجتماع بینظمی از بخشهایی که هر یک دارای ساختار گرافیت هستند، دانست.
شکل ۲- طرحی ساده از ریزساختار واقعی گرافیت
تفاوت این نوع ریزساختار از نوعی که پیشتر تصور میکردیم، یعنی یک توده گسترده از ساختار گرافیت، در دامنه نظم آنهاست. در تصور اول ما توده گرافیت را یک ساختار یکپارچه و منظم از ساختار گرافیت که در تمام توده گسترش یافته میدانستیم در این حالت نظم حاکم بر ساختار، یک نظم با دامنه بلند که تمام توده را میپوشاند در نظر گرفته میشود اما در عمل نظم ساختار گرافیت به صورت محلی و با دامنههای کوتاه مشاهده میشود. این بینظمی در قرار گرفتن تودههای دارای ساختار گرافیت باعث میشود. تنوع و گوناگونی فراوانی در بخشهای گرافیت که هر یک زاویه و جهت خاصی دارند، وجود داشته باشد. بنابراین همیشه بخشهایی که زاویه و جهت مناسب برای حرکت و کنده شدن لایهها را دارند، وجود خواهد داشت و ما بدون نگرانی از جهت و زاویه قرار گرفتن مداد میتوانیم از نوشتن آن مطمئن شویم.
نتیجهگیری
عوامل تاثیرگذار در خواص تودهای مواد را به صورت اجمالی و ساده شناختیم. این عوامل عبارت بودند از عناصر تشکیل دهنده مواد، ساختار مواد و ریزساختار مواد. به صورتی ساده میتوانیم خواص تودهای مواد را مشابه با خصوصیات یک شهر بدانیم. عناصر تشکیل دهنده مواد به صورت مصالح بکار گرفته شده در ساختمانهای شهر، ساختار مواد که چگونگی قرارگرفتن عناصر در کنار یکدیگر و اتصالات میان آنها را مشخص میکند به صورت ساختمانهای شهر و ریزساختار که چگونگی کنار هم قرار گرفتن ساختار میکروسکوپی را معین میکند، به صورت الگوهای شهرسازی در نظر گرفته میشود. با این تشبیه خصوصیات یک شهر نه تنها به مصالح(ترکیب شیمیایی بکار رفته در آن) بلکه به معماری ساختمانها(ساختار) و نحوه شهرسازی(ریزساختار) نیز بشدت وابسته خواهد بود.